فیلمستان

جدید ترین مطالب
بخش بایگانی

- در سینماها: سفر بزرگ به شب -
دومین ویژگی این فیلمساز 29 ساله چینی که مدتها در انتظار استقبال چشمگیر Kaili Blues بود ، مانند یک سفر ماورایی و نیمه مخفی عمل می کند ، حتی اگر مصنوعات گاهی عمیق تر از آن چیزی باشد که به نظر می رسد.
بی گان می گوید ، این یک فیلم پیش پا افتاده است ، شاید یک فیلم نوآر ، شاید هم یک فیلم عاشقانه ، اما یک فیلم پیش پا افتاده. بیایید قضاوت کنیم: لو ، یک همکار زیبا و تاریک ، قاتل سابق ، به جستجوی زنی که دوست داشت ، به زادگاهش Kaili بازگشت است. این داستان ، در بسیاری از مکان ها می ترکد ، عادی این تلاش را به یک شب تاریک و مرموز تبدیل می کند. شاید هم تراژیک ، پشت "جادو" (کلمه ای از بی گان ، ارائه فیلمش در کن). فیلمی که به دو نیم ساخته شده و طبق گفته های شاعر Paul Celan ، Poppy و حافظه ساخته شده است اما در جهت دیگر ساخته شده است. این حتی عنوان اولیه فیلم بی گان بود. از آنجا سخت است که نفوذ زیاد سلان را ندید: سایه ایجاد شده توسط شاعر بر فیلم بسیار زیاد است - آیا او می تواند از آن فرار کند؟ - ، که یک فیلم سیاسی و تاریخی در خارج از صحنه نمایش می دهد ، یکی از نقاط قوت فیلم است. بنابراین ، بله ، در قسمت اول ، "حافظه" ، چهره های شناخته شده ای وجود دارد (خرابه های آشنا ، کارائوکه آواز مافیوسو ، تونل ها و اشکال خراب). یک فیلم سیاه و پر پیچ و خم با نقشه های عجیب و غریب ؛ در اینجا ، در یک ساعت پنهان شده ، عکس سوخته از یک زن گمشده. آنجا ، سیل؛ در جای دیگر ، سیب های پوسیده ، زنگ می زند. دختر به او قول یک بوسه می دهد اگر گریپ فروت پیدا کند ، حتی اگر فصل نباشد و ما تعجب می کنیم که خارج از فصل یا نه ، شکوفه درختان ادامه دارد. و سپس ، حتی اگر بعضی ها را پیدا کند و حتی اگر اتفاقاتی مهم و دور افتاده باشد ، مانند صحنه های رویایی که از انگشتان ما می لغزد ، فیلم دوم آغاز می شود. این رویا ، برای نزدیک به پنجاه دقیقه و در سه بعد ، رویاهای پراکنده اولین را متبلور می کند.

"این یک فیلم سه بعدی نیست"
ما نباید زیاد بگوییم ، جز اینکه در ابتدا کارت هشدار داد: "این یک فیلم سه بعدی نیست ، قهرمان ما را دنبال کنید تا بدانید چه زمانی باید عینک خود را بگذارید ..." بعد از بیش از یک ساعت ، لو به شهری در آستانه نابودی رسید. نمایش ها در آنجا بازی می کنند و زنی که او به دنبالش است آنجا خواهد بود. در حالی که منتظر شب بود ، قهرمان ما بدین ترتیب وارد یک اتاق سینما می شود و در آنجا عینک های معروف را می زند. سپس بر روی صفحه نمایش سفر عالی به شب یا "خشخاش" آغاز می شود. فرقی نمی کند عکس سکانسی ذهن آور که به دنبال آن می آید یک تروما-لویل پر زرق و برق است یا مجموعه ای از شاهکارهای فنی. این یک غواصی است ، نه در خواب بلکه در یک خاطره ، مشترک و در آرامش. ملاقات با یک زن ، هبوط به "شهر" ، اجساد پرنده ، همه چیز کاملاً واضح است مجرمانه است حتی اگر تهدید ناخوشایندی بیش از افرادی که باقی مانده اند و مکان آویزان است ، یک صحنه موقت در مقابل یک ساختمان در حال مرگ شوروی . زیبایی پلاستیکی ظاهری می تواند آزار دهنده باشد. تقلیل فیلم به اجرا ، با سکانس بسیار طولانی اش که به عنوان یک قطعه شجاعت انجام شده ، شاید از دست رفته باشد. اگر 3D از لحاظ زیبایی شناسی فیلم را به بازی ویدیویی نزدیک کند ، شخصیت غوطه وری همچنین باعث ایجاد چیزی از بازی جنگ می شود ، یک مسئله نور. پنجره جذاب است ، اما با دقت نگاه می کنیم ، دور از افسون جادویی است. با تحقیق لو ، سه بار با از دست دادن (مادر ، زن ، کودک) مشخص شد ، فیلم چیزی درباره غیبت می گوید ، یک "ما خوب نمی شویم" که نه تولید می کند و نه پاتوس ، و نه نوحه خوانی. اگر انگیزه ای برای بوسه های سینما وجود داشته باشد ، فرمول های جادویی باعث چرخش خانه ها می شود ، این گذشته است که بدن را به سمت آسمان می چرخاند. بی گان همچنین این ظرافت را دارد که وانمود می کند فقط مشکلات آرایشی دارد. او ما را به دام می اندازد. اولین بار مشخص نیست که روی گاری جسدی وجود دارد ، خاکستر چاه باید نوشیده شود ، سیب ها همه جا را می پوسند (ما به سیب های خاکستری ولودین فکر می کنیم) ، چراغ های روشن آوار ، که خانه ها خالی و سیل شده است. در شعر "کرونا" ، عبارت "کوکنار و حافظه" راهی برای دوست داشتن یکدیگر است: "ما به یکدیگر چیزهای تاریک می گوییم. ما همدیگر را به عنوان خشخاش و حافظه دوست داریم. "اما این همیشه بی فایده است ، درست قبل از اینکه فراموش کنی ، مثل اینکه گره هایی به دستمالت ببندی ، همیشه برای هیچ چیز آتش بنگال را روشن می کنی.
شاید این فیلم های سه بعدی مانند یک افسون نیمه گرمسیری عمل کرده و ما را به این مکان های تخریب شده بکشاند وگرنه آنجا نبودیم. با این حال ، از آنجا که در زیپ لاین پایین می آییم ، می خواهیم به آنجا برگردیم. زیبایی تا حدودی افسارگسیخته فیلم شاید تنها امکان و تنها وسیله او باشد. این بیش از حد است که حرکت می کند ، مانند یک دختر بیمار با آرایش بیش از حد. رویاها مستقیم صحبت نمی کنند و مانند سلان ، بی گان می داند که آنها همیشه "پول سخت" هستند

- در سینماها: سفر بزرگ به شب -
دومین ویژگی این فیلمساز 29 ساله چینی که مدتها در انتظار استقبال چشمگیر Kaili Blues بود ، مانند یک سفر ماورایی و نیمه مخفی عمل می کند ، حتی اگر مصنوعات گاهی عمیق تر از آن چیزی باشد که به نظر می رسد.
بی گان می گوید ، این یک فیلم پیش پا افتاده است ، شاید یک فیلم نوآر ، شاید هم یک فیلم عاشقانه ، اما یک فیلم پیش پا افتاده. بیایید قضاوت کنیم: لو ، یک همکار زیبا و تاریک ، قاتل سابق ، به جستجوی زنی که دوست داشت ، به زادگاهش Kaili بازگشت است. این داستان ، در بسیاری از مکان ها می ترکد ، عادی این تلاش را به یک شب تاریک و مرموز تبدیل می کند. شاید هم تراژیک ، پشت "جادو" (کلمه ای از بی گان ، ارائه فیلمش در کن). فیلمی که به دو نیم ساخته شده و طبق گفته های شاعر Paul Celan ، Poppy و حافظه ساخته شده است اما در جهت دیگر ساخته شده است. این حتی عنوان اولیه فیلم بی گان بود. از آنجا سخت است که نفوذ زیاد سلان را ندید: سایه ایجاد شده توسط شاعر بر فیلم بسیار زیاد است - آیا او می تواند از آن فرار کند؟ - ، که یک فیلم سیاسی و تاریخی در خارج از صحنه نمایش می دهد ، یکی از نقاط قوت فیلم است. بنابراین ، بله ، در قسمت اول ، "حافظه" ، چهره های شناخته شده ای وجود دارد (خرابه های آشنا ، کارائوکه آواز مافیوسو ، تونل ها و اشکال خراب). یک فیلم سیاه و پر پیچ و خم با نقشه های عجیب و غریب ؛ در اینجا ، در یک ساعت پنهان شده ، عکس سوخته از یک زن گمشده. آنجا ، سیل؛ در جای دیگر ، سیب های پوسیده ، زنگ می زند. دختر به او قول یک بوسه می دهد اگر گریپ فروت پیدا کند ، حتی اگر فصل نباشد و ما تعجب می کنیم که خارج از فصل یا نه ، شکوفه درختان ادامه دارد. و سپس ، حتی اگر بعضی ها را پیدا کند و حتی اگر اتفاقاتی مهم و دور افتاده باشد ، مانند صحنه های رویایی که از انگشتان ما می لغزد ، فیلم دوم آغاز می شود. این رویا ، برای نزدیک به پنجاه دقیقه و در سه بعد ، رویاهای پراکنده اولین را متبلور می کند.

"این یک فیلم سه بعدی نیست"
ما نباید زیاد بگوییم ، جز اینکه در ابتدا کارت هشدار داد: "این یک فیلم سه بعدی نیست ، قهرمان ما را دنبال کنید تا بدانید چه زمانی باید عینک خود را بگذارید ..." بعد از بیش از یک ساعت ، لو به شهری در آستانه نابودی رسید. نمایش ها در آنجا بازی می کنند و زنی که او به دنبالش است آنجا خواهد بود. در حالی که منتظر شب بود ، قهرمان ما بدین ترتیب وارد یک اتاق سینما می شود و در آنجا عینک های معروف را می زند. سپس بر روی صفحه نمایش سفر عالی به شب یا "خشخاش" آغاز می شود. فرقی نمی کند عکس سکانسی ذهن آور که به دنبال آن می آید یک تروما-لویل پر زرق و برق است یا مجموعه ای از شاهکارهای فنی. این یک غواصی است ، نه در خواب بلکه در یک خاطره ، مشترک و در آرامش. ملاقات با یک زن ، هبوط به "شهر" ، اجساد پرنده ، همه چیز کاملاً واضح است مجرمانه است حتی اگر تهدید ناخوشایندی بیش از افرادی که باقی مانده اند و مکان آویزان است ، یک صحنه موقت در مقابل یک ساختمان در حال مرگ شوروی . زیبایی پلاستیکی ظاهری می تواند آزار دهنده باشد. تقلیل فیلم به اجرا ، با سکانس بسیار طولانی اش که به عنوان یک قطعه شجاعت انجام شده ، شاید از دست رفته باشد. اگر 3D از لحاظ زیبایی شناسی فیلم را به بازی ویدیویی نزدیک کند ، شخصیت غوطه وری همچنین باعث ایجاد چیزی از بازی جنگ می شود ، یک مسئله نور. پنجره جذاب است ، اما با دقت نگاه می کنیم ، دور از افسون جادویی است. با تحقیق لو ، سه بار با از دست دادن (مادر ، زن ، کودک) مشخص شد ، فیلم چیزی درباره غیبت می گوید ، یک "ما خوب نمی شویم" که نه تولید می کند و نه پاتوس ، و نه نوحه خوانی. اگر انگیزه ای برای بوسه های سینما وجود داشته باشد ، فرمول های جادویی باعث چرخش خانه ها می شود ، این گذشته است که بدن را به سمت آسمان می چرخاند. بی گان همچنین این ظرافت را دارد که وانمود می کند فقط مشکلات آرایشی دارد. او ما را به دام می اندازد. اولین بار مشخص نیست که روی گاری جسدی وجود دارد ، خاکستر چاه باید نوشیده شود ، سیب ها همه جا را می پوسند (ما به سیب های خاکستری ولودین فکر می کنیم) ، چراغ های روشن آوار ، که خانه ها خالی و سیل شده است. در شعر "کرونا" ، عبارت "کوکنار و حافظه" راهی برای دوست داشتن یکدیگر است: "ما به یکدیگر چیزهای تاریک می گوییم. ما همدیگر را به عنوان خشخاش و حافظه دوست داریم. "اما این همیشه بی فایده است ، درست قبل از اینکه فراموش کنی ، مثل اینکه گره هایی به دستمالت ببندی ، همیشه برای هیچ چیز آتش بنگال را روشن می کنی.
شاید این فیلم های سه بعدی مانند یک افسون نیمه گرمسیری عمل کرده و ما را به این مکان های تخریب شده بکشاند وگرنه آنجا نبودیم. با این حال ، از آنجا که در زیپ لاین پایین می آییم ، می خواهیم به آنجا برگردیم. زیبایی تا حدودی افسارگسیخته فیلم شاید تنها امکان و تنها وسیله او باشد. این بیش از حد است که حرکت می کند ، مانند یک دختر بیمار با آرایش بیش از حد. رویاها مستقیم صحبت نمی کنند و مانند سلان ، بی گان می داند که آنها همیشه "پول سخت" هستند

تظرات ارسال شده